«فَمَنْ شَکَّ فی ذالِکَ فَقَدْ کفَرَ کُفْرَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولی»
«آنکس که راستی و درستی مرا باور نکند، به کفر جاهلی درآمده است.»
در این جمله دو نکته وجود دارد:
1 – کسانی که در پیامبری و خاتمالانبیا بودن من شک کنند.
2 – در اینکه پیامبران گذشته به من بشارت دادهاند، شک کنند.
منظور از این شک چیست؟
گاهی مواقع ما در ذهنمان نسبت به مبانی اعتقاداتمان به خدا شک به وجود میآید. آیا اگر در این موردشک کنیم، کافریم؟
خیر. آن شکّی که باعث کفر میشود این است که شکّمان را دنبال نکنیم و در آن شک بمانیم. درواقع این شک به معنای انکار است و نه شک خالی.
گاهی شک در ذهن انسان پدید میآید که آیا این مطلب درست است یا غلط؟ نکند غلط باشد! نکند دلیل نداشته باشد! اینگونه شکها عیبی ندارد، ولی اگر انسان شک را دنبال نکند و در خود شک بماند و اهمیّت ندهد، منکر خواهد شد.
منظور از کفر چیست؟
کفر پوشاندن حقیقت فطری خدا، معرفت پیامبر و معرفت امام است. کسی که در شکّش بماند و منکر شود، درواقع حقیقت را پوشانده، پس کافر میشود.
جاهلیّت اولی یعنی جاهلیت گذشته، جاهلیت ضلالت و شرک. شرک و نادانی قصور نیست؛ بلکه تقصیر است. اگر انسان به دنبال علم و دانستن نرود و نادانی خود را ادامه دهد و همان جهلش موجب انکار دین بشود. از امام علیهالسّلام میپرسند: منظور از جاهلیّت چیست؟ میفرمایند: کفر و ضلال و شرک و نفاق(1) .
کسی که منافق است، ظاهرش یکجور است و باطنش جور دیگر. مثلاً به پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله میگوید: من ایمان آوردهام و پیش منکر که میرود میگوید: نه من ایمان نیاوردهام! این میشود کفر جاهلیّت.
والسّلام عليكم و رحمة الله و بركاتُه
منابع:
1) الکافی: ج 1، ص 377؛ کمال الدین: ج 2، ص 413.
Leave A Comment?