درس بیست و ششم – هدایت شأن ولایت

به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز

 

درس 26: هدایت شأن ولایت

 

گفته شد پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به دو صورت ویژگی هایی را برای علی ابن ابیطالب علیه السلام بیان فرمودند.
1- ویژگی ها وصفات اختصاصی که برای کسی قابل تقلید نیست مانند خلیفه رسول الله.
2- ویژگی ها وصفات اشتراکی که دیگران هم می توانند این صفات را به صورت جزیی تر در خود پیاده کنند .
بیان این دروس بدین خاطر است که ما یاد بگیریم چگونه این صفات اشتراکی را در خود پیاده کنیم . مثلا “و هو التقی النقی الهادی المهدی”  که در این فراز، “المهدی” اختصاصی و دیگر ویژگی ها اشتراکی می باشند.
سوال! چرا “المهدی” یک صفت اختصاصی برای امیرالمومنین علیه السلام می باشد؟
المهدی” به معنای هدایت شده از طرف خدا می باشد و به علم لدنی برای حضرات معصومین و در راس آنها امیرالمومنین علی علیه السلام اشاره دارد، زیرا ما اعتقاد داریم علم ائمه علیهم السلام از طرف خدا افاضه شده اکتسابی نیست، ولی در یک مرتبه خیلی پایین تر در آیه ی 282 سوره بقره خدا به متقین وعده داده است که در صورت رعایت تقوا خدا به آنها علم الهی عنایت می کند.
اتَّقُوا اللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّه  ولی عبارت فوق، (و هو التقی النقی الهادی المهدی)، شامل  نکات اخلاقی غیر مستقیم است که پیامبر صلی الله علیه وآله در خطبه ی غدیر بیان فرمودند.
الف) التقی: “تقی” از ریشه وقایه و به معنای نگهداری است. تقوا یعنی خود را حفظ کردن و خود را نگه داشتن. به کسانی که این صفت را در خود پیاده می کنند، انسان های با تقوا می گویند. متقی از ریشه وَقی و تقی صفت مشبهه می باشد. فرق ما با امیرالمومنین علیه السلام در تقوا این است که او مطلق خود نگه دار است و تقوای او حد و مرز ندارد و ما باتقوای با مرز هستیم. در خیلی جا ها رعایت می کنیم و باتقوا هستیم ولی در بعضی مراحل هم رعایت نکرده و بی تقوا هستیم . مثلا دروغ نمی گوییم ولی اهل غیبت هستیم . پس پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم با بیان صفتِ مطلق امیرالمومنین علیه السلام در تقوا، به ما به طور غیر مستقیم تذکر می دهند که اگر علی علیه السلام امام شما است و شما ماموم آن امام، باید تقوا را در حد توان رعایت کنید. اگر حضرت در این مسیر مثلاً صد هستند، ما هم سعی کنیم خود را به آن درجه نزدیک تر کنیم .
ب) النقی : “نقی” از لغت “نقاد”  و به معنای خلاصه و عصاره می باشد. پیمغبر صلی الله علیه و آله وسلم در این بیان، امیرالمومنین علیه السلام  را عصاره‌ی انسان های پاک، خلاصه‌ی عقل، خرد و انسانیت و عصاره‌ی تمام صالحان و عمل صالح معرفی کرده اند. تمام این صفات در ائمه علیهم السلام، در حد اعلا مشترک است، ولی ما برای توسّل به بعضی ائمه، یک صفت را در وجود آنها برجسته کرده و از طریق آن صفت خود را به آنها نزدیک می کنیم . مثلا تقی را در مورد امام جواد علیه السلام و نقی را در مورد امام هادی علیهما السلام استفاده می کنیم، ولی همه اهل بیت علیهم السلام این صفات را داشته اند و امیرالمومنین علیه السلام در این صفات سرآمد اهل بیت علیهما السلام هستند.
امام رضا علیه السلام در روایتی می فرمایند :
َ نَحْنُ أَصْلُ كُلِّ خَيْرٍ وَ مِنْ فُرُوعِنَا كُلُّ بِرٍّ فَمِنَ الْبِرِّ التَّوْحِيدُ وَ الصَّلَاةُ وَ الصِّيَامُ وَ كَظْمُ الْغَيْظِ وَ الْعَفْوُ عَنِ الْمُسِي‏ءِ وَ رَحْمَةُ الْفَقِيرِ وَ تَعَهُّدُ الْجَارِ وَ الْإِقْرَارُ بِالْفَضْلِ لِأَهْلِهِ وَ عَدُوُّنَا أَصْلُ كُلِّ شَرٍّ وَ مِنْ فُرُوعِهِمْ كُلُّ قَبِيحٍ وَ فَاحِشَةٍ فَمِنْهُمُ الْكَذِبُ وَ الْبُخْلُ وَ النَّمِيمَةُ وَ الْقَطِيعَةُ وَ أَكْلُ الرِّبَا وَ أَكْلُ مَالِ الْيَتِيمِ بِغَيْرِ حَقِّهِ وَ تَعَدِّي الْحُدُودِ الَّتِي أَمَرَ اللَّهُ وَ رُكُوبُ الْفَوَاحِشِ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ مَا بَطَنَ وَ الزِّنَا وَ السَّرِقَةُ وَ كُلُّ مَا وَافَقَ ذَلِكَ مِنَ الْقَبِيحِ فَكَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ مَعَنَا وَ هُوَ مُتَعَلِّقٌ بِفُرُوعِ غَيْرِنَا 
وجود ما خیر است و شاخه های ما، نیکی است و یکی از آن نیکی ها وخوبی ها، توحید ویگانه پرستی است و نماز و روزه و حج و…
ج) الهادی: یکی از صفات برجسته امیرالمومنین علیه السلام این است که حضرت هدایت شده است . شان و شغل حضرت هدایت کردن است . اگر شما هم به این امام اعتقاد دارید و اوهدایتگر شما است ، باید این صفت را در خود تقویت کنید . در روایتی آمده است که در شب اول قبر ملک مقرب برای پرسش آمده و سوال می کنند: خدا و نبی او و امام تو کیست؟ و هنگامی که ما امام خود را امیرالمومنین علیه السلام معرفی می کنیم ، از ما سوال می شود: در زندگی خود چند درصد از این امام تبعیت کردی؟ اگر ما در زندگی این صفتِ حضرت را در خود تقویت کرده و علاوه بر کار و پول در آوردن و پیشرفت، کمی هم در  این مسیر قدم بگذاریم و دردی را از درد های مردم دوا کرده و با بیان یک نصیحت یا گوشزد غیرمستقیم یا یک نکته‌ی اخلاقی این ویژگی را در خود بسازیم، می توانیم ادعای تشیع علوی کنیم. در این راه هم مامور به نتیجه نیستیم بلکه مامور به ابلاغ هستیم . ما باید وظیفه خود راه خالصانه انجام دهیم ، نتیجه آن با خداست. قطعا نتیجه آن نیز مثبت است و خدا آن را مورد رضایت قرار خواهد داد ان شاء الله .
 

این مقاله برای شما مفید بود؟

Related Articles

Leave A Comment?

9 − 8 =