به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز
ولايت و امامت ائمه اطهار علیهمالسلام
در خطابهى غدير، تأكيد عجيبى بر انحصار دوازده امام عليهمالسلام در اين عدد شده و اينكه هيچ فردى به هيچ عنوان در شئون آنان شراكتى ندارد، و از سوى ديگر اصرار بر قبول همهى آنان و عدم تفكيك و جدائى بين ايشان در شؤون امامت گرديده است.
اين بدان جهت است كه همهى امامان عليهمالسلام از طرف خدا و رسول با شئون واحد نصب شدهاند، و هر گونه تشكيك و خدشه در اين امر در واقع تشكيك دربارهى فرمان الهى و پشت پا زدن به كسانى است كه خداوند مقام آنان را امضا نموده است.
از جانب ديگر انحصارِ عدد امامان عليهمالسلام به اين معنى است كه هيچكس ديگرى لايق اين شأن نيست، و اگر كسى در قبول ايشان تشكيك كند دربارهى خداوند شك كرده است. در اينباره عبداللَّه بن عباس به معاويه گفت: ‘وَ تَعْجَبُ- يا مُعاوِيَةُ- اَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلىاللَّهعليهوآله سَمَّى الْأَئِمَّةَ بِغَديرِ خُمٍّ…يَحْتَجُّ عَلَيْهِمْ وَ يَأْمُرُ بِوِلايَتِهِمْ’.
‘اى معاويه! تعجب مىكنى كه پيامبر صلىاللَّهعليهوآله در غدير خم ائمه عليهمالسلام را نام برد…و بدين وسيله حجّت را بر آنان تمام كرد و دستور به اطاعت آنان داد’.
در خطابهى غدير براى تعيين امامان به كلمهى ‘هذا علي’ در چند مورد خطبه، و نيز نام بردن امام حسن و امام حسين عليهماالسلام بر مىخوريم كه نسل امامت را روشن مىنمايد. مسئلهى معرفى و بلند كردن بازوان اميرالمؤمنين عليهالسلام صراحت را كامل نموده و راه هرگونه تشكيك را بسته است.
در چند مورد هم به اين عبارات تصريح شده است:
‘امامت تا روز قيامت در نسل من و در فرزندان من است’.
‘امامان از فرزندان من واز صلب على عليهالسلام خواهند بود’.
در مورد لزوم قبول همهى دوازده امام در خطابهى غدير به اين جمله بَرمىخوريم:
‘هر كس در بارهى يكى از امامان شك كند در همهى آنان شك كرده است، و شك كننده دربارهى ما در آتش خواهد بود’.
همچنين در خطبه به وجود نورانى ايشان تصريح شده، آنجا كه مىفرمايد:
‘نور از جانب خداوند در من و سپس در علىبنابىطالب عليهالسلام و سپس در نسل او تا مهدى قائم عليهالسلام قرار داده شده است’.
پس از بيان انحصار امامت ايشان در خطابهى غدير، به شئونى كه در بارهى امامت ايشان ذكر شده مىپردازيم. در اين مورد به پنج جهت اشاره شده است:
الف: شريكهاى قرآن: ايشان ثقل اصغر در كنار ثقل اكبرند. اين ثقل اصغر دربارهى ثقل اكبر خبر مىدهد، و با آن موافق است و از آن جدا نمىشود.
ب: هدايت كنندگان: ايشان به حق هدايت مىكنند، و به حق و عدالت رفتار مىنمايند.
ج: امينهاى خدا: ايشان حاكمان خداوند در زمين و امينهاى پروردگار در ميان مردماند.
د: عالمان: علم حلال و حرام نزد ايشان است و هر علمى را دارا هستند. ايشان از هر چه بپرسيد پاسخ مىدهند، و آنچه را نمىدانيد برايتان بيان مىكنند.
ه: حجتهاى خداوند: آنان حجت بر همهى جهانيان هستند، مادامى كه به ايشان تمسك جوييد هرگز گمراه نمىشويد. اگر فراموش كرديد يا كوتاهى نموديد امامان براى شما بيان مىكنند. آنان بر هفت گروه از دشمنان خدا حجتاند: مقصّران، معاندان، مخالفان، خائنان، آثمان، ظالمان، غاصبان.
اين بدان جهت است كه همهى امامان عليهمالسلام از طرف خدا و رسول با شئون واحد نصب شدهاند، و هر گونه تشكيك و خدشه در اين امر در واقع تشكيك دربارهى فرمان الهى و پشت پا زدن به كسانى است كه خداوند مقام آنان را امضا نموده است.
از جانب ديگر انحصارِ عدد امامان عليهمالسلام به اين معنى است كه هيچكس ديگرى لايق اين شأن نيست، و اگر كسى در قبول ايشان تشكيك كند دربارهى خداوند شك كرده است. در اينباره عبداللَّه بن عباس به معاويه گفت: ‘وَ تَعْجَبُ- يا مُعاوِيَةُ- اَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلىاللَّهعليهوآله سَمَّى الْأَئِمَّةَ بِغَديرِ خُمٍّ…يَحْتَجُّ عَلَيْهِمْ وَ يَأْمُرُ بِوِلايَتِهِمْ’.
‘اى معاويه! تعجب مىكنى كه پيامبر صلىاللَّهعليهوآله در غدير خم ائمه عليهمالسلام را نام برد…و بدين وسيله حجّت را بر آنان تمام كرد و دستور به اطاعت آنان داد’.
در خطابهى غدير براى تعيين امامان به كلمهى ‘هذا علي’ در چند مورد خطبه، و نيز نام بردن امام حسن و امام حسين عليهماالسلام بر مىخوريم كه نسل امامت را روشن مىنمايد. مسئلهى معرفى و بلند كردن بازوان اميرالمؤمنين عليهالسلام صراحت را كامل نموده و راه هرگونه تشكيك را بسته است.
در چند مورد هم به اين عبارات تصريح شده است:
‘امامت تا روز قيامت در نسل من و در فرزندان من است’.
‘امامان از فرزندان من واز صلب على عليهالسلام خواهند بود’.
در مورد لزوم قبول همهى دوازده امام در خطابهى غدير به اين جمله بَرمىخوريم:
‘هر كس در بارهى يكى از امامان شك كند در همهى آنان شك كرده است، و شك كننده دربارهى ما در آتش خواهد بود’.
همچنين در خطبه به وجود نورانى ايشان تصريح شده، آنجا كه مىفرمايد:
‘نور از جانب خداوند در من و سپس در علىبنابىطالب عليهالسلام و سپس در نسل او تا مهدى قائم عليهالسلام قرار داده شده است’.
پس از بيان انحصار امامت ايشان در خطابهى غدير، به شئونى كه در بارهى امامت ايشان ذكر شده مىپردازيم. در اين مورد به پنج جهت اشاره شده است:
الف: شريكهاى قرآن: ايشان ثقل اصغر در كنار ثقل اكبرند. اين ثقل اصغر دربارهى ثقل اكبر خبر مىدهد، و با آن موافق است و از آن جدا نمىشود.
ب: هدايت كنندگان: ايشان به حق هدايت مىكنند، و به حق و عدالت رفتار مىنمايند.
ج: امينهاى خدا: ايشان حاكمان خداوند در زمين و امينهاى پروردگار در ميان مردماند.
د: عالمان: علم حلال و حرام نزد ايشان است و هر علمى را دارا هستند. ايشان از هر چه بپرسيد پاسخ مىدهند، و آنچه را نمىدانيد برايتان بيان مىكنند.
ه: حجتهاى خداوند: آنان حجت بر همهى جهانيان هستند، مادامى كه به ايشان تمسك جوييد هرگز گمراه نمىشويد. اگر فراموش كرديد يا كوتاهى نموديد امامان براى شما بيان مىكنند. آنان بر هفت گروه از دشمنان خدا حجتاند: مقصّران، معاندان، مخالفان، خائنان، آثمان، ظالمان، غاصبان.
Leave A Comment?