به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز
ولايت و امامت حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه
در خطابهى غدير، درباره ى حضرت بقية اللَّه الأعظم حجة بن الحسن المهدى صلواتاللَّهعليه و عجلاللَّهتعالىفرجهالشريف و جعلنا من اعوانه و انصاره توجه خاصى شده است. اخبار از مهدى موعود براى آن مردمى كه قبول ولايت اميرالمؤمنين عليهالسلام برايشان سنگين بود، بيانگرِ آينده نگرى اسلام و برنامهى بلند مدت دين الهى براى مسلمين است. اگر مسلمينِ آن روز علىبنابىطالب عليهالسلام را نپذيرفتند، ولى حقايق در طول زمان براى نسلها روشن شد، و از آنجا كه كارها به دست خداوند است روزى امر اهلبيت عليهمالسلام ظاهر خواهد شد. آن روز، جهان به دست جانشينان واقعى پيامبر صلىاللَّهعليهوآله سپرده مىشود، و انتقامِ آنچه در طول قرنها بر ايشان رفته است گرفته خواهد شد. لازم به تذكر است كه اعلامِ اين مطالب در غدير، يك پيشگويى و اخبار از غيب نيز به شمار مىآيد. در خطابهى غدير، بیستوپنج جمله در بارهى حضرت مهدى عليهالسلام آمده است كه آنها را تحت شش عنوان مىتوان خلاصه كرد:
الف: بشارت به او؛ در اين باره مىفرمايد:
او كسى است كه همهى پيشينيان به آمدن او بشارت دادهاند.
ب: خاتميت ایشان؛ در اين باره به دو جنبهى مهم اشاره شده است:
1. اينكه امامت در امامانِ تعيين شده اتصال دارد و منقطع نمىگردد تا به دست خاتم و آخرين آنان كه حضرت مهدى عليهالسلام است برسد.
2. آن حضرت تا روز قيامت به عنوان حجت خدا باقى خواهد ماند و بعد از او حجتى نيست.
ج: مقام و منزلت او.
در اين باره دو جهت ذكر شده است:
1. فضائل و مناقب ایشان:
– او انتخاب شدهى خداوند و هدايت يافته و كمك شده است.
– نور از جانب خداوند در او قرار داده شده و نورى نيست مگر با او، و حقى نيست جز با او.
2. مقام و شأن اجتماعى ایشان:
– او ولى خدا در زمين و حكم كننده ى او در ميان خلق است.
– كارها به او سپرده شده، و او امين خداوند بر سر و آشكار اوست.
– او يارى كنندهى دين خدا است.
– او هر صاحب فضلى را به قدر فضلش و هر صاحب جهلى را به قدر جهلش نشانه مىدهد.
د: علم او؛ در اين باره به دو جهت اساسى اشاره شده است:
1. او وارث هر علمى است و علمش به همه چيز احاطه دارد.
2. علم او به درياى عميق علم الهى اتصال دارد.
ه: قيام ایشان؛ در دو مورد از خطابهى غدير كلمهى ”القائم المهدى” بكار رفته و بعد از آن به قدرت مطلقه و تمام عيار حضرت بقية اللَّه الأعظم ارواحنا فداه اشاره شده است كه از جانب الهى به او عطا گرديده است و هيچ قدرتى طاقت برابرى با او را ندارد.
در اين باره سه جنبه ذكر شده است:
1. كسى بر او غالب نمىشود، و كسى عليه او كمك نمىشود، و او همهى قلعههاى محكم را فتح مىكند.
2. او بر همهى اديان و بر همهى گروههاى شرك غالب مىشود، و آنان را هدايت مىكند و يا به قتل مىرساند.
3. خداوند همهى آباديها و شهرهاى جهان را در اثر تكذيبشان تا روز قيامت هلاك مىكند، و آنها را تحت تصرف حضرت مهدى عليهالسلام در مىآورد.
و: انتقام او؛ در خطابهى غدير تأكيدى است بر اينكه اگر چه حقّ اهلبيت عليهمالسلام و شيعيانشان توسط ظالمين پايمال مىشود، ولى منتقمى خواهد آمد و گذشته از عذاب اُخروى، در همين جهان دل دوستان را با گرفتن انتقام مسرور خواهد كرد.
اين نكته در قالب سه جمله آمده است:
1. او حقّ خداوند و هر حقى كه به اهلبيت عليهمالسلام مرتبط شود خواهد گرفت.
2. او انتقام هر خون به ناحق ريخته از اولياء خدا را خواهد گرفت.
3. او از تمام ظالمان عالم انتقام خواهد گرفت.
الف: بشارت به او؛ در اين باره مىفرمايد:
او كسى است كه همهى پيشينيان به آمدن او بشارت دادهاند.
ب: خاتميت ایشان؛ در اين باره به دو جنبهى مهم اشاره شده است:
1. اينكه امامت در امامانِ تعيين شده اتصال دارد و منقطع نمىگردد تا به دست خاتم و آخرين آنان كه حضرت مهدى عليهالسلام است برسد.
2. آن حضرت تا روز قيامت به عنوان حجت خدا باقى خواهد ماند و بعد از او حجتى نيست.
ج: مقام و منزلت او.
در اين باره دو جهت ذكر شده است:
1. فضائل و مناقب ایشان:
– او انتخاب شدهى خداوند و هدايت يافته و كمك شده است.
– نور از جانب خداوند در او قرار داده شده و نورى نيست مگر با او، و حقى نيست جز با او.
2. مقام و شأن اجتماعى ایشان:
– او ولى خدا در زمين و حكم كننده ى او در ميان خلق است.
– كارها به او سپرده شده، و او امين خداوند بر سر و آشكار اوست.
– او يارى كنندهى دين خدا است.
– او هر صاحب فضلى را به قدر فضلش و هر صاحب جهلى را به قدر جهلش نشانه مىدهد.
د: علم او؛ در اين باره به دو جهت اساسى اشاره شده است:
1. او وارث هر علمى است و علمش به همه چيز احاطه دارد.
2. علم او به درياى عميق علم الهى اتصال دارد.
ه: قيام ایشان؛ در دو مورد از خطابهى غدير كلمهى ”القائم المهدى” بكار رفته و بعد از آن به قدرت مطلقه و تمام عيار حضرت بقية اللَّه الأعظم ارواحنا فداه اشاره شده است كه از جانب الهى به او عطا گرديده است و هيچ قدرتى طاقت برابرى با او را ندارد.
در اين باره سه جنبه ذكر شده است:
1. كسى بر او غالب نمىشود، و كسى عليه او كمك نمىشود، و او همهى قلعههاى محكم را فتح مىكند.
2. او بر همهى اديان و بر همهى گروههاى شرك غالب مىشود، و آنان را هدايت مىكند و يا به قتل مىرساند.
3. خداوند همهى آباديها و شهرهاى جهان را در اثر تكذيبشان تا روز قيامت هلاك مىكند، و آنها را تحت تصرف حضرت مهدى عليهالسلام در مىآورد.
و: انتقام او؛ در خطابهى غدير تأكيدى است بر اينكه اگر چه حقّ اهلبيت عليهمالسلام و شيعيانشان توسط ظالمين پايمال مىشود، ولى منتقمى خواهد آمد و گذشته از عذاب اُخروى، در همين جهان دل دوستان را با گرفتن انتقام مسرور خواهد كرد.
اين نكته در قالب سه جمله آمده است:
1. او حقّ خداوند و هر حقى كه به اهلبيت عليهمالسلام مرتبط شود خواهد گرفت.
2. او انتقام هر خون به ناحق ريخته از اولياء خدا را خواهد گرفت.
3. او از تمام ظالمان عالم انتقام خواهد گرفت.
Leave A Comment?