«أَمَرْتُهُ عَنِاللّهِ أَنْ یَنامَ فی مَضْجَعی، فَفَعَلَ فادِیاً لی بِنَفْسِهِ»
«از سوی خداوند به او فرمان دادم تا [در شب هجرت] در بستر من بیارامد و او نیز فرمان برده، پذیرفت که جان خود را فدای من کند.»
در جملات پیشین هم این داستان آمده بود که پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله فرمودند: او کسی است که خودش را فدای من کرد.
حال در اینجا میفرمایند: من از جانب خدا، او را فرمان دادم که در بستر من بخوابد. این حادثه برای «لَیلَةُ المَبیت». شبی که پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله بهطور مخفیانه از مکّه به مدینه مهاجرت کردند. مشرکین پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله را آنقدر آزار داده بودند که ایشان نمیتوانستند تبلیغ کنند.
از طرفی افرادی از مدینه به مکّه آمده و به حضرت ایمان آورده و پنهانی با حضرت قرار گذاشته بودند که به مدینه تشریف ببرند و از او حمایت کنند.
امیرالمؤمنین علیهالسّلام با تمام خطراتی که بر جان خود احساس میکردند و طبیعی هم بود، با کمال افتخار در بستر حضرت خوابیدند تا پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله به مدینه هجرت کنند.«أمَرْتُهُ عَنِ اللهِ» از طرف خدا فرمان داده بودم «أنْ یَنامَ فی مَضْجَعی» که علی در جایگاه من بخوابد «فَفَعَلَ» پس او هم این کار را انجام داد «فادِیاً لی بِنَفْسِهِ» درحالیکه خود را پیشمرگ من کرد.
والسّلام عليكم و رحمة الله و بركاتُه
Leave A Comment?