درس دوازدهم – صفات امام زمان علیه‌السلام

به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز
 
 

امامت 3: امام زمان علیه السلام

 

اسم مخصوص امام زمان عليه السلام

 

پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله درخطابه‌ی غدیر، مسئله ي مهدويت، ظهور، فرج و حکومت امام‌ زمان عليه السلام را بسيار طبيعي بيان فرموده اند.
به جز مواردي که راجع به مسئله ی امامت به صورت کلي صحبت فرموده اند ـ که امام  زمان عليه السلام هم بخشي از آن می باشند ـ در چهار بخش دیگر از خطابه ي غدير اختصاصاً در موردامام زمان عليه السلام صحبت فرموده ، و اسم مخصوص امام زمان عليه السلام را بیان فرموده اند) دو مورد به نام مهدي و دو مورد به نام قائم.
( پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله‌ در بخش ششم خطابه‌ دردو عبارت؛ در بخش دهم در يک عبارت؛ و در بخش هشتم خطابه در ضمن هجده جمله  با کلمه‌ی ‌«اَلا» به معناي «آگاه باشيد» راجع به امام زمان عليه السلام صحبت فرموده اند. غير از احوالات بسيار خاص امام زمان عليه السلام ـ مانند‌ غيبت  کبري‌، غيبت  صغري‌، محل ظهور  و… ـ موارد دیگر را پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله در ضمن بیست و یک جمله از خطابه بيان فرموده اند که به برخی از آن ها اشاره مي کنيم:
«مَعاشِرَالنّاسِ، النُّورُ مِنَ ‏اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَسْلوكٌ فِي ، ثُمَّ في عَلِي بْنِ أَبي طالِبٍ، ثُمَّ فِي النَّسْلِ مِنْهُ إِلَي الْقائِمِ الْمَهْدِي الَّذي يَأْخُذُ بِحَقِّ اللَّهِ وَ بِكُلِّ حَقٍّ هُوَ لَنا، »:
«هان مردمان! نور از سوی خداوندعزّ وجلّ در جان من، سپس در جان علی ابن ابیطالب و آنگاه در نسل او تا قائم مهدی – که حق خدا و تمامی  حق ما را می ستاند – جای گرفته است ، »
پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله مسئله ی خلقت نوری و ترتيب آن در آفرينش را بيان فرموده اند. به اين معنا که در‌فرآيند آفرينش، نور‌خلقت از سوی خدا در پیامبراکرم صلی الله علیه وآله راه يافته است و سپس از پیامبراکرم صلی الله علیه وآله به اميرالمؤمنين عليه السلام منتقل شده وسپس در نسل ايشان تا برسد به امام قائم مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف و در نهايت به وسیله‌ی امام زمان عليه السلام به بقيه ی موجودات‌ رسيده است.
هر چند اين موضوع، صريح آيه ی قرآن نيست؛ ولي هم بحث عقلي دارد و هم بحث نقلي که روايات متواتری مؤيّد اين مطلب می باشند.
بحث عقلي این مطلب، ‌امکان اَشرف و اَخَص ناميده مي شود. عرفا و فلاسفه از نظر عقلي با قاعده ی اَشرف و اَخَص، وجود يک موجود کامل را درآفرینش‌‌ ثابت مي کنند؛ به این معنا که  خداوند در امر آفرینش، ابتدا باید‌ اَشرف‌را و سپس فالاَشرف را بيافريند تابرسد به مراتب اَخَص که پايين ترين سطح موجودات است.
این مسئله بحث علمي ـ عقلي دقيقی دارد که اين جا در همين حد کفايت می کند.
ممکن است که جمله « النُّورُ مِنَ‏ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَسْلوكٌ فِي ثُمَّ في عَلِي بْنِ أَبي طالِبٍ، » فقط راجع به‌ فرآيند هستي نباشد؛ بلکه فرآيند کمالات هستي را نیز در بر داشته باشد؛ يعني‌ خداوند متعال ابتدا علم را به پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله که ممکن اشرف است مي دهد؛ سپس پیامبر اکرم صلّي الله عليه و آله به اميرالمؤمنين عليه السلام می دهند؛ ايشان نیز به امام پس از خود ، و به همین ترتیب تا برسد به امام  زمان عليه السلام ‌و در نهايت فیض علم نیز‌ به وسيله ي امام زمان عليه السلام به بقيه ی موجودات مي رسد. در واقع مي توان گفت: خداوند متعال، علم‌، رأفت‌، رحمت‌، غفّاريت‌، ستّاريت‌، تقوا و هر چيزی را‌ ا بتدا به ایشان عطا فرموده و سپس از ایشان به ما رسيده است.‌ لذا ما در سير نزولي حرکت کمالات ـ  که از بالا به پايين است  ـ در مراتب وجود ،بعد از ائمه عليهم السلام هستيم؛ در نتیجه ائمه عليهم السلام بر ما حقّ تقدّم، حقّ ولايت و حقّ وجود دارند. (مرحوم سيد محمدتقي موسوي اصفهاني در کتاب مکيال المکارم روايات  مربوط  به این مطالب را جمع آوري کرده اند.)
 

معرفی صفات و القاب امام زمان عليه السلام

در قسمت ششم خطابه، پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله، ‌معرفی امام زمان عليه السلام را با ‌‌چهار صفت بيان فرموده اند:
الف) القائم: قيام کننده .
در صلوات هايي که براي هر یک از ائمه عليهم السلام مي فرستيم، مي گوييم: « القائم بأمر الله» يعنی همه‌ی ائمه عليهم السلام قائم به امر‌الهی هستند؛ زيرا به امر خدا قيام کرده اند؛ ولي آن قائمي که حکومت جهانی را برپامي کند، فرزند امام حسن عسکري عليه السلام، حضرت مهدی عجل الله تعالي فرجه الشريف
می باشند. ‌لذا در طول تاريخ به هر کدام از ائمه عليهم السلام که مي گفتند: «شما قائم به امر الله هستيد»، مي فرمودند: «همه ی ما قائم به امر الله هستيم؛ اما آن امامي که قائم به امر اللهاست وزمین را پر از عدل و داد می کند‌، فرزند ما مهدي عليه السلام است که در آخرالزمان مي آيد.»
ب‌) المهدي: هدايت شده به امر الله.
زمانی که حضرت مهدي عليه السلام قيام مي فرمایند، برنامه ها و دستوراتشان را از خدا مي گيرند؛ برنامه ي ایشان برنامه اي الهي است.
وقتي که مي خواهند به مکه مشرف شوند، خسته مي شوند و زير درختي مي نشينند تا استراحت کنند. فرشته ای دستور مي آورد که: «قُمْ يَا وَلِيَّ اللَّهِ فَاقْتُلْ أَعْدَاءَ اللَّهِ » امام زمان عليه السلامدر مکه، بين رکن و مقام به خانه ی خدا تکيه مي دهند و مي فرمايند:«بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ثُمَّ يَقُولُ أَنَا بَقِيَّةُ اللَّه »
تمام دستوراتي که حضرت مي فرمایند از جانب الله است؛ لذا «المهدي»اند؛ يعني هدايت شده از جانب خدا. جبرئيل بر ايشان نازل مي شود وایشان با عالم وحي ارتباط دارند؛ امّا نه وحي قانون آوري، بلکه قانوني که براي پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله آورده شده است را ايشان اجرا مي فرمایند.
ج‌) «الَّذي يَأْخُذُ بِحَقِّ اللَّهِ»:« کسی که حقّ خدا را می گیرد.»
از شاهکار هاي حضرت سجاد عليه السلام رساله ی حقوق ايشان است که درپنجاه ویک‌ بند، حقوق را بيان فرموده اند. ایشان مي فرمايند: اولين  حقّ اين است که خدا را قبول کني و به او شرک نَوَرزي (حق الله الاکبر).
امام زمان عليه السلام با ظهور خود ،حق خدا را مي گيرند. ایشان تمام مشرکان را تربيت مي کنند و‌آن ها را موحّد مي کنند و ‌‌کسانی که موحّد نشوند، از صحنه خارج مي شوند. پايه حکومتامام زمان عليه السلام توحيد است؛ يعني هيچ زميني نمي ماند مگر اين که در آن نداي « أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه» سر‌داده می شود. در تمام زمين نداي توحيد و نبوّت پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله و ( بر‌طبق برخی‌ روايات‌) ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام برپا مي شود.
د‌) «وَ بِكُلِّ حَقٍّ هُوَ لَنا،»ایشان حقوق ائمه عليهم السلام را مي گيرند.
تمام حقوقي که از ائمه عليهم السلام در طول تاریخ ضایع شده است را امام زمان عليه السلام از مردم مي گيرند. مانند: حقّ حاکميت، حقّ والي بودن، حقّ معلم بودن، حقّ پدر بودن، حقّ همسايگي، حقّ شراکت، حقّ واسطه بودن بر افاضه فيض و…‌ . بخشي از اين حقوق در بخش هشتم خطابه توسط پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله بیان گردیده  است ، مانند:  او وليّ دم خون به نا حق ریخته تمام اولياي خدا است.
امام زمان علیه السلام حقّ اميرالمؤمنين عليه السلام، حقّ حضرت زهرا سلام الله عليها، حقّ امام حسين عليه السلام و ديگر حقوقي که ائمه عليهم السلام داشته اند و در طول تاريخ حقوق شان ضايع شده است را مي گيرند. يکي از این حقوق، حقّ خلافت و جانشيني بعد از پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله و حکومت بر مردم و حکومت بر روي زمين بر محور توحيد است که تا به حال انجام نشده است. امام زمان عليه السلام که تشريف بياورند، اين حقّ را مي گيرند و پيش مي برند.
 

هلاک شدن مکذّبین

درفراز ديگری در انتهای بخش ششم خطابه که شاهکار درجه  يک پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله است، مي فرمايند:
«مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ ما مِنْ قَرْيَةٍ إِلاّ وَاللَّهُ مُهْلِكُها بِتَكْذيبِها قَبْلَ يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ مُمَلِّكُهَا الْإِمامَ الْمَهْدِي وَاللَّهُ مُصَدِّقٌ وَعْدَهُ.»:
«هان مردمان! هیچ سرزمینی نیست مگر این که خداوند به خاطر تکذیب اهل آن – حق را – آن را پیش از برپایی رستاخیز نابود خواهد کرد و آن سرزمین را به « امام مهدی »خواهد سپرد و حتما خداوند وعده ی خود را انجام خواهد داد. »
هيچ سرزمينی نيست مگر اين که خداوند به  خاطر تکذيب نمودن حقّ توسط اهل آن، قبل از روز قيامت، هلاک شان می کند، و تمام شهرها را در اختيار امام مهدي عليه السلام قرار مي دهد؛ يعني در زمان ظهور حضرت مهدي عليه السلام تمام حکومت هاي قبلي از بين مي روند و ایشان حکومت مستقل جهانی تشکيل مي دهند.
 

آخرین امام

پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله دربخش دهم خطابه مي فرمايند:
«إمامَةٌ فيهِمْ قائِمَةٌ، خاتِمُها الْمَهْدي إِلي يَوْمٍ يَلْقَي اللَّهَ الَّذي يُقَدِّرُ وَ يَقْضي.»:
«این امامت در میان آنان پایدار است و فرجام آنان « مهدی » است و استواری پیشوایی تا روزی است که او با خداوند قدر و قضا دیدار کند (قیامت) . »
خدايي که قضا و قدر دارد، به حکومت حضرت مهدي عليه السلام حکم کرده و تقدير و اندازه گيري فرموده است که تا روز قيامت باشد.
پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله‌، امامت را در وجود امام زمان عليه السلام خلاصه مي کنند و مي فرمايند: امام زمان عليه السلام آخرين امام اند.
در بخش هشتم خطابه، هیجده جمله با واژه ی «اَلا» آمده است. پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله در کل خطابه پنجاه ویک مرتبه واژه ی «اَلا» به معنای «آگاه باشيد» را به کار برده اند که هجده مرتبه ی آن در این بخش درمورد امام زمان عليه السلام‌ است . لذا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله کمتر جايي اين  گونه  حسّاسيت نشان داده اند که دریک صفحه  هجده بار می فرمایند : «توجه داشته باشيد»، «بيدار باشيد»، «آگاه باشید».
معرفی امام زمان عليه السلام دربخش هشتم خطابه ،با اين جمله شروع مي شود:
«أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِي.» : «آگاه باشید! همانا آخرین امام، قائم مهدی از ماست. »
حسّاسيت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روي «مِنّا» است، یعنی آخرین امام از ماست، هم قيام کننده است و هم مهدي.
«الْقائِمَ الْمَهْدِي» را در بخش ششم هم فرموده اند که توضیح داده شد.
 

حکومت جهانی

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درادامه ی معرفی امام زمان علیه السلام‌، می‌فرمایند:
«أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَي‏الدِّينِ أَلا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمينَ.»:«هان ! او بر تمامی ادیان چیره خواهد بود. هشدار ! اوست انتقام گیرنده ی از ستمکاران. »
«أَلاوَإِنَّهُ وَلِي‏اللَّهِ في أَرْضِهِ وَحَكَمُهُ في خَلْقِهِ وَأَمينُهُ في سِرِّهِ وَ علانِيَتِهِ.» : «هشدار ! او ولی خدا در زمین، داور او در میان مردم و امانت دار امور آشکار و نهان است. »
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در معرفي امام‌ زمان عليه السلام ‌نکته هاي اصلي تشکيل حکومت جهاني، پیشرفت و تکامل را بيان مي فرمايند، مانند: ظهور بر همه ي اديان، چيرگي بر کلّ قبيله ها، خون خواهي از ستمگران، استفاده از درياي ژرف علمِ خدا، اعطاي مقام به هر کسي به اندازه شخصيت اش و اين که امام زمان عليه السلام وارث تمام دانش هابوده و بر‌تمام فهم ها احاطه دارند. هم چنین به یک ويژگی خاصّ ِامام زمان عليه السلام هم‌ این گونه اشاره مي فرمایند:
«أَلا إِنَّهُ الرَّشيدُ السَّديدُ. أَلا إِنَّهُ الْمُفَوَّضُ إِلَيْهِ » : « هشدار‌! اوست بالیده و استوار. آگاه باشید ! هم اوست که اختیار امور جهانیان به او سپرده شده است. »
اين ها نکاتي است که در جاهاي ديگر کمتر گفته شده است.شاهکاري که پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله به کار برده اند اين است که:
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روز غدیر در آن جمعيت که از اولاد اميرالمؤمنين و حضرت زهرا عليهم السلام، فقط امام حسن و امام حسين عليهم السلام  حاضر بوده اند ـ  که پنج‌، شش ساله هم بوده اند  ـ شخصيت امام دوازدهم عليه السلام را کاملاً برجسته بیان فرموده اند.
در حقيقت، پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله اجزای علمی و معنوی واخلاقی  حکومت جهاني را که به وسیله ی خانواده‌ی خویش برپا می شود،  پيش گويي کرد‌ه‌ا‌ند‌.
اگرچه درغدیراسم خاص امام زمان عليه السلام گفته نشده و پیامبر‌اکرم صلی الله علیه و آله مسائل جزئي راجع به ایشان را هم نفرموده اند، ولي با توجه به‌ اوّلين جمله در بخش هشتم  خطابه که این گونه بيان مي-فرمايند:« أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِي.»:«آگاه باشید همانا آخرین امام، قائم مهدی از ماست. »
معلوم مي شود که «الْقائِمَ الْمَهْدِي» را همه مي شناخته اند. زیرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در دوران بیست وسه سال نبوّت شان راجع به «الْقائِمَ الْمَهْدِي» صحبت کرده اند ودرغدیرمی فرمایند: ما خاتم الائمه داريم که همه ي شما مي شناسيد: او«الْقائِمَ الْمَهْدِي» است واز خانواده ی ماست.
به قول آيت الله وحيد حفظه الله پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مباهات مي کنند  که تشکيل دهنده ی اين حکومت از ما و از خانواده ی ماست.
مسئله ی پيش گويي و پيش بيني حکومت امام زمان عليه السلام ـ با همه اجزاي حکومتي ای که دارند ـ نشان مي دهد ايشان حتماً از اولاد پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله و اميرالمؤمنين صلوات الله عليه هستند و حکومت شان ـ  با تمام ارزش هايي که دارد ـ در اسلام پيش بيني شده است.
 

این مقاله برای شما مفید بود؟

Related Articles

Leave A Comment?

دوازده − 3 =