به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز
ارتباط ولايت با حُبّ و بغض
اساسِ “هَل الدّينُ إلاّ الحُبّ وَ الْبُغض” از مهمترين اركان اعتقادى ما است. ولايت اهلبيت عليهمالسلام كه به معناى صاحب اختيار بودن آنان و اطاعت كامل مردم از ايشان است، لازمهاش محبت داشتن نسبت به آنان و بغض و كينه نسبت به دشمنان ايشان است. در اين باره سه جنبه در خطابهى غدير بيان شده است:
الف: اهميت حُبّ و بغض اهلبيت عليهمالسلام نزد خداوند، كه سه نكته در اين باره فرمودهاند:
1. هر كس على عليهالسلام را دوست بدارد خدا او را دوست میدارد، و هر كس على عليهالسلام را دشمن بدارد خدا او را دشمن میدارد. در واقع مسئلهى حُبّ و بغض ايشان به حُبّ و بغض نسبت به خود خداوند بَرمىگردد.
2. دشمن اهلبيت عليهمالسلام مورد ذم و لعن خداوند است، و دوست ايشان مورد مدح خداوند است، و خدا او را دوست دارد.
3. خداوند در يك وحى و خطاب خاص فرموده است: ‘هركس با على دشمنى كند و ولايت او را نپذيرد لعنت و غضبم بر او باد’.
ب: حُبّ اهلبيت عليهمالسلام ضابطه و ترازوى سنجش اعمال است، كه در اين باره فرموده است: ‘پس هر يك از شما، طبق آنچه در قلبش از حب و بغض نسبت به على میيابد عمل كند’، يعنى هر كس قبل از عمل، بايد ببيند چه اندازه محبّت يا بغض نسبت به اميرالمؤمنين عليهالسلام دارد و طبق آن عمل كند.
از اين مطلب سه موضوع استفاده میشود:
1. آنان كه حب اهل بيت عليهمالسلام را دارند قدرِ اين نعمت را بدانند، و به اقتضاى داشتن اين نعمت در اعمال حسنه كوشا باشند.
2. محبّان و شيعيان در راهِ محبت اهلبيت عليهمالسلام بيشتر كار كنند و عيار محبت خويش را بالا ببرند، و در راه ايشان و احياى امرشان فداكارى نمايند.
3. دشمنانِ اهلبيت عليهمالسلام بدانند كه تا ريشه و پايه را كه همان محبّت ايشان است درست نكردهاند بيهوده خود را به اعمالى مشغول داشتهاند كه نزد خداوند بدون محبت آنان ارزشى ندارد. پس بهتر است اگر در فكر خودسازى و حركت در راه خدا هستند، اصلاح خود را از اين مرحله شروع كنند.
پيامبر صلىاللَّهعليهوآله در حديثى میفرمايد: ‘اِنَّما يَكْتَفى أحَدكُم بِما يَجِدُ لِعَليٍّ في قَلْبِه’: ‘هر يك از شما فقط به آنچه نسبت به على در قلب خود میيابد اكتفا میكند’
. ج: حب اهل بيت عليهمالسلام درّ گرانمايهاى است كه به هر كس نمىدهند. اگر كسى آن را پذيرفت نشانهى سعادت و تقواى اوست، و اگر كسى نپذيرفت نشانگرِ شقاوت اوست، و سزاوار نيست انسانهاى شقى به اين گوهر ناب دست يابند.
الف: اهميت حُبّ و بغض اهلبيت عليهمالسلام نزد خداوند، كه سه نكته در اين باره فرمودهاند:
1. هر كس على عليهالسلام را دوست بدارد خدا او را دوست میدارد، و هر كس على عليهالسلام را دشمن بدارد خدا او را دشمن میدارد. در واقع مسئلهى حُبّ و بغض ايشان به حُبّ و بغض نسبت به خود خداوند بَرمىگردد.
2. دشمن اهلبيت عليهمالسلام مورد ذم و لعن خداوند است، و دوست ايشان مورد مدح خداوند است، و خدا او را دوست دارد.
3. خداوند در يك وحى و خطاب خاص فرموده است: ‘هركس با على دشمنى كند و ولايت او را نپذيرد لعنت و غضبم بر او باد’.
ب: حُبّ اهلبيت عليهمالسلام ضابطه و ترازوى سنجش اعمال است، كه در اين باره فرموده است: ‘پس هر يك از شما، طبق آنچه در قلبش از حب و بغض نسبت به على میيابد عمل كند’، يعنى هر كس قبل از عمل، بايد ببيند چه اندازه محبّت يا بغض نسبت به اميرالمؤمنين عليهالسلام دارد و طبق آن عمل كند.
از اين مطلب سه موضوع استفاده میشود:
1. آنان كه حب اهل بيت عليهمالسلام را دارند قدرِ اين نعمت را بدانند، و به اقتضاى داشتن اين نعمت در اعمال حسنه كوشا باشند.
2. محبّان و شيعيان در راهِ محبت اهلبيت عليهمالسلام بيشتر كار كنند و عيار محبت خويش را بالا ببرند، و در راه ايشان و احياى امرشان فداكارى نمايند.
3. دشمنانِ اهلبيت عليهمالسلام بدانند كه تا ريشه و پايه را كه همان محبّت ايشان است درست نكردهاند بيهوده خود را به اعمالى مشغول داشتهاند كه نزد خداوند بدون محبت آنان ارزشى ندارد. پس بهتر است اگر در فكر خودسازى و حركت در راه خدا هستند، اصلاح خود را از اين مرحله شروع كنند.
پيامبر صلىاللَّهعليهوآله در حديثى میفرمايد: ‘اِنَّما يَكْتَفى أحَدكُم بِما يَجِدُ لِعَليٍّ في قَلْبِه’: ‘هر يك از شما فقط به آنچه نسبت به على در قلب خود میيابد اكتفا میكند’
. ج: حب اهل بيت عليهمالسلام درّ گرانمايهاى است كه به هر كس نمىدهند. اگر كسى آن را پذيرفت نشانهى سعادت و تقواى اوست، و اگر كسى نپذيرفت نشانگرِ شقاوت اوست، و سزاوار نيست انسانهاى شقى به اين گوهر ناب دست يابند.
Leave A Comment?