«وَ کُلُّ عِلمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ أحْصَیتُهُ فی إمامِ المُتَّقینَ»
«و من نیز آن را در جان پیشوای پرهیزکاران، علی، ضبط کردهام.»
«وَ کُلُّ عِلمٍ عُلِّمْتُ» یعنی تمام معلومات من از جانب خداست. بعضیها اشکال میکنند که اگر پیامبر و امام علم بزرگی داشته باشند، خدا را لازم میآید که شریک داشته باشد. این صحیح نیست؛ به دلیل اینکه خودشان میفرمایند: «وَ کُلُّ عِلمٍ عُلِّمْتُ» یعنی تمام علمهایی که ما آموختیم و به ما تعلیم دادهشده.
پیامبر اکرم صلیالله علیه و اله و هیچ موجودی، مستقل از خدا هیچچیزی نیست و تمام وجود، هستی و کمالات وجودشان را باید خدا بدهد.
«وَکُلُّ عِلمٍ عُلِّمتُ» هر علمی را که من آموختم، «فَقَدْ أحْصَیتُهُ فی إمامِ المُتَّقینَ» آن را عیناً به امام متقّین انتقال دادم. «إمامِ المُتَّقینَ» یعنی پیشوای پرهیزکاران.
ظرفیت وجودِ «إمامِ المُتَّقینَ» بهگونهای است که تمام علوم را میپذیرد. قرآن کریم میفرماید:
﴿ اتَّقُوا اللَّهَ وَ یعَلِّمُکُمُ اللَّهُ ﴾(1) : ﴿ تقوا پیشه کنید که خداوند شما را دانش خواهد داد. ﴾ این است که إمامِ المُتَّقینَ ظرفیت پذیرش اینهمه علوم را دارد و تقوا، زمینهی علمآموزی از علوم خداست. متّقین میتوانند پذیرای علوم باشند و إمامِ المُتَّقین که رأس و قلّهی متّقین است، میتواند تمام علوم را بپذیرد.
والسّلام عليكم و رحمة الله و بركاتُه
منابع:
1) البقرة (2): 282.
Leave A Comment?