به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز
سند حديث غدير، کتب، مدارک و رجال
واقعهى عظيم غدير، شامل مراحل مقدماتىِ قبل از خطابه و متن خطابه و وقايعى كه همزمان با خطابه اتفاق افتاد و آنچه پس از خطابه بوقوع پيوست، بصورت يك روايت واحد و متسلسل به دست ما نرسيده است. بلكه هر يك از حاضرين در غدير، گوشهاى از مراسم يا قطعهاى از سخنان حضرت را نقل نمودهاند.
البته قسمتهايى از اين واقعه به طور متواتر به دست ما رسيده است، و خطابهى غدير نيز به طور كامل در كتب حديث حفظ شده است.
كتب مفصلى در زمينهى بحثهاى رجالى و تاريخىِ مربوط به سند حديث غدير تأليف شده است.
در اين كتابها، اسماء راويان حديث غدير از مرد و زن جمع آورى شده و از نظر رجالى دربارهى موثق بودن راويان بحث شده و تاريخچهى مفصلى از اسناد و راويان حديث غدير تدوين شده و جنبههاى اعجاب انگيز آن در زمينههاى اسناد و رجال تبيين گرديده است. ذيلاً به دو نمونه اشاره مىشود:
ابوالمعالى جوينى مىگويد: در بغداد در دست صحافى يك جلد كتاب ديدم كه بر جلد آن چنين نوشته بود: ‘جلد بيست و هشتم از اسنادِ حديثِ مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ و بعد از اين جلد، مجلد بيست و نهم خواهد بود. ‘ابن كثير مىگويد: ‘كتابى در دو جلد ضخيم ديدم كه طبرى در آن، احاديثِ غديرخم را جمع آورى كرده بود’.
در تعدادى از كتابهاى بزرگان عامه حديث غدير به عنوان يكى از مسلمات روايت شده كه از جملهى مؤلفين آنها عبارتند از: اصمعى، ابن سكيت، جاحظ، سجستانى، بخارى، اندلسى، ثعلبى، ذهبى، مناوى، ابن حجر، تفتازانى، ابن اثير، قاضى عياض، باقلانى. اگر چه كتاب براى معرفى در اين زمينه بسيار زياد است ولى در اينجا چند كتاب به عنوان راهنمايى و براى آگاهى از مباحث مربوط به سند حديث غدير معرفى مىشود:
1. عبقات الأنوار، ميرحامد حسين هندى: جلدهاى مربوط به غدير.
2. الغدير، علامهى امينى: ج 1 ص 322 -294 و151 -12.
3. نفحات الأزهار فى خلاصة عبقات الأنوار، علامه سيد على ميلانى: ج 6 تا 9.
4. عوالم العلوم، شيخ عبداللَّه بحرانى: ج 3:15 ص 307 تا 327.
5. بحار الأنوار، علامه مجلسى: ج 37 ص 181 و 182.
6. اثبات الهداة، شيخ حر عاملى: ج 2 ص 200 تا 250.
7. كشف المهم في طريق خبر غدير خم، سيد هاشم بحرانى.
8. الطرائف، سيد ابن طاووس: ص 33.
در تاريخچهى كتابهاى اسلامى، اولين بار در نقل خطابهى غدير به صورت مستقل، به كتابى كه عالم شيعى استاد بزرگ علم نحو شيخ خليل بن احمد فراهيدى متوفاى 175 هجرى تأليف كرده بر مىخوريم، كه تحت عنوان ‘جزءٌ فيه خطبة النبي صلى اللَّه عليه و آله يوم الغدير’ معرفى شده است، و بعد از او كتابهاى بسيارى در اين زمينه تأليف گرديده است. خوشبختانه متن مفصل و كامل خطابهى غدير در نُه كتاب از مدارك معتبر شيعه كه هم اكنون در دست مىباشد و به چاپ هم رسيده، با اسناد متصل نقل شده است. رواياتِ اين نُه كتاب به سه طريق منتهى مىشود:
- يكى به روايت امام باقر عليهالسلام است كه با اسناد معتبر در چهار كتاب ‘روضةالواعظين’ تأليف شيخ ابن فتّال نيشابورى، ‘الاحتجاج’ تأليف شيخ طبرسى، ‘اليقين’ تأليف سيد ابن طاووس و ‘نزهة الكرام’ تأليف شيخ محمد بن حسين رازى نقل شده است.
- طريق دوم به روايت حذيفة بن يمان است كه با اسنادِ متصل در كتاب ‘الاقبال’ تأليف سيد ابن طاووس به نقل از كتاب ‘النشر و الطىّ’ نقل شده است.
- طريق سوم به روايت زيد بن ارقم است كه با اسناد متصل در چهار كتاب ‘العُدَد القويّة’ تأليف شيخ على بن يوسف حلى،’التحصين’ تأليف سيد ابن طاووس، و ‘الصراط المستقيم’ تأليف شيخ على بن يونس بياضى، و ‘نهج الايمان’ تأليف شيخ على بن حسين بن جبر،هر دو به نقل از كتاب ‘الولاية’ تأليف مورخ طبرى روايت شده است.
بدين ترتيب، متن كامل خطابهى غدير به دست اين بزرگان شيعه حفظ شده تا به دست ما رسيده است، كه اين خود در عالم اسلام از افتخارات تشيع است.
ذيلاً عين اسناد مربوط به روايت خطابهى غدير به عنوان پشتوانهى آن تقديم مىگردد:
روايت امام باقر عليه السلام به دو سند است:
سند اول؛ قال الشيخ أحمد بن عليِّ بن أبي منصور الطبرسي في كتاب ‘الإحتجاج’ : حدَّثني السيّد العالم العابد أبوجعفر مهدي بن أبي الحرث الحسيني المرعشي رضى الله عنه قال:
أخبرنا الشيخ أبوعلي الحسن بن الشيخ أبي جعفر محمد بن الحسن الطوسي رضى الله عنه، قال: أخبرنا الشيخ السعيد الوالد أبوجعفر قدس اللَّه روحه، قال: أخبرني جماعة عن أبي محمد هارون بن موسى التلعكبري، قال: أخبرني أبوعلي محمد بن همام، قال: أخبرنا علي السوري، قال: أخبرنا أبومحمد العلوي من وُلد الأفطس- و كان من عباد اللَّه الصالحين- قال: حدَّثنا محمد بن موسى الهمداني، قال: حدثنا محمد بن خالد الطيالسي، قال: حدثنا سيف بن عميرة و صالح بن عقبة جميعاً عن قيس بن سمعان عن علقمة بن محمد الحضرمي عن أبي جعفر محمد بن علي “الباقر” عليهماالسلام.
سند دوم؛ قال السيد إبن طاووس في كتاب ‘اليقين’: قال أحمد بن محمد الطبري المعروف بالخليلي في كتابه: أخبرني محمد بن أبي بكر بن عبدالرحمن، قال: حدثني الحسن بن علي أبومحمد الدينوري، قال: حدثنا محمد بن موسى الهمداني، قال: حدثنا محمد بن خالد الطيالسي، قال: حدثنا سيف بن عميرة عن عقبة عن قيس بن سمعان عن علقمة بن محمد الحضرمي عن أبي جعفر محمد بن علي “الباقر” عليه السلام.
روايت حذيفة بن يمان به سند زير است:
قال السيد إبن طاووس في كتاب ‘الإقبال’: قال مؤلِّفُ كتاب ‘النشر و الطيّ’: عن أحمد بن محمد بن علي المهلب: أخبرنا الشريف أبوالقاسم علي بن محمد بن علي بن القاسم الشعراني عن أبيه: حدثنا سلمة بن الفضل الأنصاري، عن أبي مريم عن قيس بن حيان “حنان” عن عطية السعدي عن حذيفة بن اليمان.
روايت زيد بن أرقم به سند زير است:
قال السيد إبن طاووس في كتاب ‘التحصين’: قال الحسن بن أحمد الجاواني في كتابه ‘نور الهدى و المنجي من الردى’: عن أبي المفضل محمد بن عبداللَّه الشيباني، قال: أخبرنا أبوجعفر محمد بن جرير الطبري و هارون بن عيسى بن سكين البلدي، قالا: حدثنا حميد بن الربيع الخزّاز، قال: حدثنا يزيد بن هارون، قال: حدثنا نوح بن مبشَّر، قال: حدثنا الوليد بن صالح عن إبن إمرأة زيد بن أرقم و عن زيد بن أرقم.
با سلام. بنده در زمینه ی حدیث و خطبه ی غذیر تحقیقی انجام داده ام. آنچه از مجموع قرائن و شواهد و اسناد بدست میآید این است که رسول خدا(ص) در آن گرمای سوزان که به تعبیر برخی منابع گوشت پخته می شد ، بیشتر از یک خطبه بسیار کوتاه در حد یک صفحه 300 کلمه ای ایراد نفرمودند. کتب معتبر و متقدم شیعه با اسناد معتبر نیز همین خطبه کوتاه را نقل کرده اند.
با سلام
لطفا سوال خودتون رو به این ایمیل ارسال بفرمایید تا دوستان در کمترین زمان ممکن به اون پاسخ بدن
soal@khetabeghadir.com
با سلام. بنده در زمینه ی حدیث و خطبه ی غذیر تحقیقی انجام داده ام. آنچه از مجموع قرائن و شواهد و اسناد بدست میآید این است که رسول خدا(ص) در آن گرمای سوزان که به تعبیر برخی منابع گوشت پخته می شد ، بیشتر از یک خطبه بسیار کوتاه در حد یک صفحه 300 کلمه ای ایراد نفرمودند. کتب معتبر و متقدم شیعه با اسناد معتبر نیز همین خطبه کوتاه را نقل کرده اند.
با سلام
لطفا سوال خودتون رو به این ایمیل ارسال بفرمایید تا دوستان در کمترین زمان ممکن به اون پاسخ بدن
soal@khetabeghadir.com