«أَحَدٌ صَمَدٌ» «یکتا و بینیاز است.» خداوند متعال اَحَد است؛ یعنی تک. واحد هم هست؛ امّا واحدی است که به معنای اَحَد است. واحد، چهار معنا دارد. دو معنایش صحیح، و دو معنایش غلط است. طبق فرمایش امیرالمؤمنین علیهالسّلام خداوند اَحَد است؛ به این معناست که یگانه و بینظیر است و شِبه ندارد ﴿ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیءٌ […]
بخش اول – جمله 42
«لَمْ یَکُنْ لَهُ ضِدٌّ وَلا مَعَهُ نِدٌّ» «نه او را ناسازی باشد و نه برایش انباز و مانندی.» «لَم یَکُن لَهُ ضِدٌّ» برای خداوند ضدّ وجود ندارد. ضدّ هر موجود، فضایی را اشغال میکند و یک فضایی را اصلشی اشغال میکند؛ مثل سرما که ضدّ گرماست. برای خدا ضدّی نیست؛ زیرا جایی نیست که خدا […]
بخش اول – جمله 41
«قاصِمُ کُلِّ جَبّارٍ عَنِیدٍ وَ مُهْلِکُ کُلِّ شَیْطَانٍ مَرِیدٍ» «اوست شکنندهی هر ستمگرِ سرکش و نابودکنندهی هر شیطانِ رانده شده.» «مَرید» از مَرَدَ به معنای شیطان سرکش است؛ یعنی شکنندهی هر پادشاه ظلم کننده و مجبور کنندهی عنود و هلاککنندهی شیطانِ سرکش است. پادشاهان عنود و شیطانهای مارِد و سرکش، […]
بخش اول – جمله 40
«﴿ یُکَوِّرُ الَّلیْلَ عَلَیالنَّهارِ وَ یُکَوِّرُ النَّهَارَ عَلَی الَّلیْلِ ﴾(1) ﴿ یَطْلُبُهُ حَثِیثَاً ﴾(2) » «﴿ او پرده ی شب را به روز و پرده ی روز را که شتابان در پی شب است به شب پیچید. ﴾» «یُکَوِّرُ الَّلیْلَ عَلَیالنَّهارِ» خداوند متعال شب را بر روی روز میپیچد. «یُکَوِّرُ» یعنی […]
بخش اول – جمله 39
«کُلٌّ یجْری لاِجَلٍ مُسَمّیً» «که هر یک تا اَجَل معیّن جریان یابند.» «کُلٌّ» به افلاک و شمس و قمر و… برمیگردد. همهی موجوداتی که جریان دارند و میچرخند وزندگی میکنند، تا اجل نامبرده شده جریان دارند. «مُسمّیً» اصطلاح است و به معنای معیّن. «اَجَل» هم به معنای وقت است و هم […]
بخش اول – جمله 38
«مَلِکَ الْاَمْلاکِ وَ مُفَلِّکُ الْأَفْلاکِ وَ مُسَخِّرُالشَّمْسِ وَالْقَمَرِ» «[خداوند متعال] پادشاه هستیها و چرخانندهی سپهرها و رامکنندهی آفتاب و ماه است.» «مَلِک الْاَمْلاک» یعنی تمامی مُلکهایی که در آفرینش است، پادشاهش خداست. «مَلِک» با «مالِک» هر دو یک معنا دارد؛ منتها «مالک» اسم فاعل است و «مَلِک» صفت مشبّهه است که […]
بخش اول – جمله 37
«وَ ذَلَّ کُلُّ شَیءٍ لِعِزَّتِهِ، وَاسْتَسْلَمَ کُلُّ شَیءٍ لِقُدْرَتِهِ، وَ خَضَعَ کُلُّ شَیءٍ لِهَیبَتِهِ» «و در مقابل عزّتش رام و به تواناییاش تسلیم و به هیبت و بزرگیاش فروتناند.» ذلیل یعنی رام و مطیع. «کُلُّ شَیءٍ» نسبت به عزّت خدا رام هستند. خدا عزیز است؛ یعنی غیر قابلنفوذ است. «وَذَلَّ کُلُّ شَیءٍ […]
بخش اول – جمله 36
«وَ أَشْهَدُ أَنَّهُ اللَّهُ الَّذی تَواضَعَ کُلُّ شَیءٍ لِعَظَمَتِهِ» «و گواهی میدهم که او الله است که آفریدگان در برابر بزرگیاش فروتناند.» پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله نظیر این جمله را در چند جای خطابه فرموده، و واژهی «الله» را که بزرگترین اسم لفظی خدا و جامع جمیع صفات و اسماء خداست راهم بهکاربردهاند. «کُلُّ شَیءٍ» همه […]
بخش اول – جمله 35
«وَ الْأَكْرَمُ الَّذِي تَرْجِعُ إِلَيْهِ الْأُمُورُ» «و کریمی است که کارها به او باز میگردد.» «الْأَكْرَمُ» کرامت و کریم به معنای عطای همراه با مجد و بزرگواری است. اگر عطا و بخشش و سخاوت همراه با منّت و تحقیر باشد، آنوقت به آن کرامت نمیگویند. کریم به کسی میگویند که […]
بخش اول – جمله 34
«الْعَدْلُ الَّذِي لَا يَجُورُ» «دادگری است که ستم روا نمیدارد.» خداوند عدل و عدالت است. از صفات خدا عادل است؛ یعنی کسی که متّصف به عدل است. وقتی میخواهند دربارهی کسی مبالغه کنند، میگویند: «هُوَ العَدلُ»؛ امّا دربارهی خدا مبالغه نیست. خداوند عادل است یعنی جاهل نیست. ماهیت و کنه عدل، […]